آهوی دشت خطا •☆☆●☆☆• این بسته پر و بال مرا باز کن ای دل با همسفری نغمه ی دمساز کن ای دل جایی که بجز حیرت و اندوه نباشد در صفحه ی آئینه برانداز کن ای دل برگو سخنی را ز گل و گلشن و باران چون مرغ سحر ناله و آواز کن ای دل افتاده ز پاییم و به مقصد نرسیدیم دست من و دامان تو اعجاز کن ای دل خون جگری را که فلک قسمت ما کرد با حسرت دیرینه پس انداز کن ای دل از بغض فروخورده خود آنچه که داری در محضر جانان خود ابراز کن ای دل آتش بزن این خرمن تزویر و ریا را با صدق و صفا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شهریار چینی آذین راز زیبایی پاسارگاد ما || مرجع تاریخ ایران و جهان باستان سایت تفریحی سرگرمی بروز3 بازی کلش شعرنو (نقد)